جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: (Noun) هفتمین حرف الفبای انگلیسی و لاتین (Noun) صدای این حرف که در انگلیسی گاهی معادل "گ" (مثل go) و گاهی معادل "ج" (مثل gem) است (Noun) (در فهرست‌ها و ردیف‌ها) رقم هفتم (Noun) هر چیزی به این شکل :G [کامپیوتر]: پیشوند giga . [الکترونیک]: conducance-رسانایی[ جی] معیاری از توانایی ماده برای رسانش الکتریسیته . رسانایی عکس مقاومت ماده است و بر حسب زیمنس بیان می شود . رسانایی ، بخش مقاومتی یا حقیقی ادمتانس را تشکیل می دهد. [الکترونیک]: gate-دریچه ؛ گیت 1. نوعی مدار منطقی رقمی با یک یا چند ورودی یا چند ورودی و یک خروجی که سازماندهی آن به گونه ایست که خروجی به ازاء شرایط خاصی از ورودی ها تولید می شود . ساده ترین نمونه آن دریچه "نه" (ناتNOT ) است که خروجی آن همواره مخالف مقدار ورودی است. دریچه ی "و" (آند AND ) با دو یا چند ورودی ،تنها وقتی خروجی تولید می کند که همه ی ورودی های آن همزمان صفر یا یک باشند . خروجی دریچه ی "یا" (OR ) وقتی است که همه ی ورودی های آن همزمان صفر نباشند . 2. نام الکترود کنترل در یک فت (FET ) ،مسفت (MESFET) ،یا همت (HEMT ) . ولتاژ اعمال شده به گیت ،ویژگی های رسانش کانال واقع در زیر آن را کنترل می کند. گیت مسفت (فت فلز- نیمه رسانا) تماس نزدیک با نیمه رسانا دارد . حال آنکه گیت ماسفت (فت نیمه رسانا-اکسید-فلز) به وسیله ی یک لایه نازک ،نوعاً به ضخامت 100 تا 1000 آنگستروم ،از نیمه رسانا جدا شده است . 3. ترکیبی از ترانزیستورها که عملیات منطقی نظیر NOT،NAND، یاNOR را انجام می دهد . [الکترونیک]: gauss-گاؤس واحد الکترومغناطیسی سی جی اس [CGS] برای القای مغناطیسی بی . واحد ای آی ، تسلا ، معمولتر است . [الکترونیک]: glga-گیگا پیشوندیث کهضریب 10 به توان 9 معادل با 1،000،000،000 یا یک بیلیون را نشان می دهد . قبلاً کیلومگا نامیده می شد. [الکترونیک]: gram-گرم یک هزارم یک کیلوگرم . [الکترونیک]: gravitational force-نیروی گرانشی نیروی کشش زمین ، با نیروی مشابهی که برای شتاب دادن یا ترمز کردن یک جسم متحرک آزاد با آهنگ تقریبی 9/8 متر بر ثانیه لازم است . [الکترونیک]: grid-شبکه 1. الکترود واقع در بین کاتد و آند یک لامپ الکترونی که دارای یک یا چند روزنه است که تحت شرایط خاص الکترونها و یا یونها می توانند از آن عبور کنند . شبکه،شارش الکترونی از کاتد به آند را کنترل می کند. 2. شبکه ای از خطوط هم فاصله که خانه های مربعی به وجود می آورد و برای تعیین نقاط مجاز سوراخ کاری روی یک تخته مدار چاپی یا بدنه به کار می رود . g ز g g g gramo g
در زبان فارسی، حروف الفبا به صورت فارسی و با خط فارسی نوشته می‌شوند. حرف "g" به طور مستقیم در الفبای فارسی وجود ندارد، اما در برخی موارد، به ویژه در نوشتار لاتین یا در نام‌های خاص، ممکن است از آن استفاده شود.
اگر هدف شما بررسی نگارش یا استفاده از کلمه "g" در متون فارسی است، برخی نکات مفید عبارتند از:
معادل فارسی: معمولاً برای انتقال صدای "g" در زبان فارسی، از حروف "گ" استفاده می‌شود.
تلفظ: کلمه‌هایی که با "g" آغاز می‌شوند، معمولاً باید به شکل صحیح تلفظ شوند، و اگر به فارسی ترجمه شوند، باید به تلفظ درست فارسی توجه کرد.
استفاده در منابع علمی و فنی: در برخی از متون علمی، به ویژه وقتی صحبت از عبارات یا واژه‌های تخصصی به زبان انگلیسی است، ممکن است "g" به عنوان یک نماد یا نشانه مطرح شود. در این حالت، باید دقت شود که مفهوم آن به درستی منتقل شود.
نگارش و قواعد: اگر در متنی از سیستم‌های نوشتاری مختلف استفاده می‌شود، مانند رمان‌های ترجمه‌شده یا مقالات علمی، باید قواعد نگارشی حفظ شود و یکپارچگی متن رعایت گردد.
اگر سوال خاصی دارید یا در مورد موضوع خاصی می‌خواهید بیشتر بدانید، لطفاً توضیح دهید تا بتوانم کمک بیشتری بکنم.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا سه جمله با کلمه "g" (به عنوان حرف اول) آمده است:
گلابی تازه‌ای که دیروز خریدم خیلی خوشمزه است.
گروه هنری ما تصمیم گرفته برای جشنواره نقاشی جدیدی خلق کند.
گیاهان در فصل بهار همیشه سرسبز و زیبا می‌شوند.
اگر به کلمه "g" به معنای دیگر اشاره دارید، لطفاً بیشتر توضیح دهید!
دیکشنری انگلیسی به فارسی
a unit of force equal to the force exerted by gravity; used to indicate the force to which a body is subjected when it is accelerated
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر
