global
license
98
1667
100
معنی کلمه global
معنی واژه global
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | global | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɡloʊbl̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɡləʊbl̩/ | ||
مترادفات | ball shaped, globose, globular, orbicular, spheric, spherical | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی global | ||
پخش صوت |
(Adjective) کروی، جهانی
(Adjective) سراسری
[کامپیوتر]: همگانی ، سراسری ، کلی - (1) اصطلاح کلی به معنای قلمرو بسیار گسترده بر خلاف محلی . ( 2) مربوط به متغیری که نام آن به وسیله ی برنامه ی اصلی و زیر روالهای آن قابل دسترس باشد. ( 3) نوعی عملیات کامپیوتری که ویژه ی مجموعه ی وسیعی از داده هاست. [کامپیوتر]: سراسری
[الکترونیک]: سراسری ، کلی