go
licenseمعنی کلمه go
معنی واژه go
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | go | ||
تعداد حروف | 2 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɡoʊ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɡəʊ/ | ||
مترادفات | proceed | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی go | ||
پخش صوت |
رفتن، روانه ساختن، رهسپار شدن، عزیمت کردن، گذشتن، عبور کردن، کارکردن، گشتن، رواج داشتن، تمام شدن، راه رفتن، نابود شدن، روی دادن، بران بودن، درصدد بودن، راهی شدن