graph
licenseمعنی کلمه graph
معنی واژه graph
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | graph | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɡræf/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɡrɑːf/ | ||
مترادفات | chart | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی graph | ||
پخش صوت |
گراف، نگار
نمودار، نمایش هندسی، نقشه هندسی، گرافیک، طرح خطی،هجای کلمه، اشکال مختلف یک حرف، با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن، با نمودار نشان دادن
[کامپیوتر]: نمودار ، گراف - نمایش گرافیکی اطلاعات که برای خواندن ، درک و تفسیر بهتر از داده ی عددی طراحی شده است . نگاه کنید به pie chart , bar graph. [کامپیوتر]: رسم ؛ گراف
[الکترونیک]: نمودار شکلی که رابطه ی بین دو کمیت متغیر رانشان می دهد. [الکترونیک]: گراف ، نمودار
[عمران و معماری]: نمودار [عمران و معماری]: نگار [عمران و معماری]: نگاره [عمران و معماری]: رسم