Gray
licenseمعنی کلمه Gray
معنی واژه Gray
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | Gray | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adjective), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɡreɪ/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɡreɪ/ | ||
مترادفات | Robert Gray | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی Gray | ||
پخش صوت |
( grey ) خاکستری، کبود، سفید(درمورد موی سرو غیره)،سفید شونده، روبه سفیدی رونده، (مجازا) باستانی، کهنه، پیر، نا امید، بد بخت، بیرنگ