grid
licenseمعنی کلمه grid
معنی واژه grid
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | grid | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɡrɪd/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɡrɪd/ | ||
مترادفات | power system, power grid | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی grid | ||
پخش صوت |
(Noun) شبکه
(Noun) نرده، حصار
(Noun) (باتری) صفحه، پلاک، شبکه
(Noun) (الکترونیک) شبکه، توری - grid tube - لامپ مشبک
(Noun) (جغرافی) شبکه
(Noun) (آشپزی) توری کباب پز، کباب پز
(Noun) (در آمریکا) زمین فوتبال - the grid score - تعداد امتیاز هر تیم در فوتبال آمریکایی
[کامپیوتر]: شبکه ، توری - یک ویژگی از برنامه های متونع ترسیم و برنامه های نقاشی که به خطوط امکان ترسیم در محلهای مشخصی را می دهد ، به طوری که گویی روی کاغذ گراف رسم شده اند. این شبکه ، رسم خطوط موازی و ستونی را بسیار آسان ساخته ، نمودارها را مرتب نموده ، و از انفصال نامنظم جلوگیری می کند . با این حال ، وقتی شکبه روشن باشد ، محلهایی وجود دارند که در آنها نمی توانید رسم کنید. نگاه کنید به draw program ; paint program . [کامپیوتر]: شبکه
[الکترونیک]: شبکه 1. الکترود واقع در بین کاتد و آند یک لامپ الکترونی که دارای یک یا چند روزنه است که تحت شرایط خاص الکترونها و یا یونها می توانند از آن عبور کنند . شبکه،شارش الکترونی از کاتد به آند را کنترل می کند. 2. شبکه ای از خطوط هم فاصله که خانه های مربعی به وجود می آورد و برای تعیین نقاط مجاز سوراخ کاری روی یک تخته مدار چاپی یا بدنه به کار می رود . [الکترونیک]: شبکه
[عمران و معماری]: شبکه [عمران و معماری]: صفحه