gross
licenseمعنی کلمه gross
معنی واژه gross
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | gross | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adjective), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ɡroʊs/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɡrəʊs/ | ||
مترادفات | crying(a), egregious, flagrant, glaring, rank | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی gross | ||
پخش صوت |
ناخالص، فاهش، درشت، قراص
درشت، بزرگ، ستبر، عمده، ناخالص، زمخت، درشت بافت،زشت، شرم اور، ضخیم، بی تربیت، وحشی، توده، انبوه،وزن سرجمع چیزی(باظرف وغیرهدرمقابل net یعنی وزن خالص)، جمع کل، بزرگ کردن، جمع کردن، زمخت کردن، کلفت کردن، بصورت سود ناویژه بدست اوردن