جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
لطفا در ایجاد سرویس های جدید لام تا کام همراه ما باشید. شرکت در نظرسنجی


0
0
315
اطلاعات بیشتر واژه
واژه heart
تعداد حروف 5
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر heart
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

n. - A hollow, muscular organ, which, by contracting rhythmically, keeps up the circulation of the blood.
n. - The seat of the affections or sensibilities, collectively or separately, as love, hate, joy, grief, courage, and the like; rarely, the seat of the understanding or will; -- usually in a good sense, when no epithet is expressed; the better or lovelier part of our nature; the spring of all our actions and purposes; the seat of moral life and character; the moral affections and character itself; the individual disposition and character; as, a good, tender, loving, bad, hard, or selfish heart.
n. - The nearest the middle or center; the part most hidden and within; the inmost or most essential part of any body or system; the source of life and motion in any organization; the chief or vital portion; the center of activity, or of energetic or efficient action; as, the heart of a country, of a tree, etc.
n. - Courage; courageous purpose; spirit.
n. - Vigorous and efficient activity; power of fertile production; condition of the soil, whether good or bad.
n. - That which resembles a heart in shape; especially, a roundish or oval figure or object having an obtuse point at one end, and at the other a corresponding indentation, -- used as a symbol or representative of the heart.
n. - One of a series of playing cards, distinguished by the figure or figures of a heart; as, hearts are trumps.
n. - Vital part; secret meaning; real intention.
n. - A term of affectionate or kindly and familiar address.
v. t. - To give heart to; to hearten; to encourage; to inspirit.
v. i. - To form a compact center or heart; as, a hearting cabbage.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی