heated
license
98
1667
100
معنی کلمه heated
معنی واژه heated
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | heated | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈhiːtəd/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈhiːtɪd/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی heated | ||
پخش صوت |
(Adjective) گرم، داغ - heated water - آب داغ
(Adjective) پرجوش و خروش، خشمآمیز - a heated argument - بحث داغ - they exchanged heated words - آنها حرفهای تندی رد و بدل کردند