hierarchical
licenseمعنی کلمه hierarchical
معنی واژه hierarchical
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | hierarchical | ||
تعداد حروف | 12 | ||
نوع | a | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌhaɪˈrɑːrkəkəl/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌhaɪəˈrɑːkɪkəl/ | ||
مترادفات | hierarchal, hierarchic | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی hierarchical | ||
پخش صوت |
(Adjective) وابسته به پیشوای مذهبی، پیشوایانه
(Adjective) ترتیبی، سلسله مراتبی، بانفوذ، پایگانی (hierarchic هم میگویند)
[کامپیوتر]: سلسه مراتبی مرتب کردن به روشی که برخی از اقلام در یک ساختار شبه درختی ، بالا یا پایین اقلام دیگر قرار می گیرند . نمونه ی سلسله مراتب ها شامل نمودار سازمانی شرکت ، آرایش دایرکتوریها روی دیسک ، و آرایش پنجره ها بر روی یک صفحه نمایش است ( زیرا بعضی از پنجره ها درون پنجره های دیگر قرار دارند . ) ریشه ی بسیاری از سیستمهای فهرستی ( منویی ) به صورت سلسله مراتبی مرتب شده اند . برای شماخت نمونه های ساختارهای اطلاعاتی سلسله مراتبی ، نگاه کنید به tree . outline . directory . [کامپیوتر]: سلسله مراتبی .