indicator
licenseمعنی کلمه indicator
معنی واژه indicator
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | indicator | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɪndəˌketər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɪndɪkeɪtə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی indicator | ||
پخش صوت |
(Noun) اندیکاتور، نماینده، شاخص، اندازه، مقیاس، فشار سنج
[کامپیوتر]: نماینده ؛ علامت
[الکترونیک]: نشانگر لامپ پرتو کاتدی یا وسیله ی دیگری که اطلاعات ارسالی یا دریافتی از منابعی نظیر گیرنده ی رادار را نمایش می دهد .
[عمران و معماری]: نشانگر [عمران و معماری]: شاخص [عمران و معماری]: نماینده [عمران و معماری]: نمودار [عمران و معماری]: نمایشگر