inductive
license
98
1667
100
معنی کلمه inductive
معنی واژه inductive
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | inductive | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | a | ||
تلفظ آمریکایی | /ɪnˈdəktɪv/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɪnˈdʌktɪv/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی inductive | ||
پخش صوت |
(Adjective) قیاسی، استنتاجی
[الکترونیک]: القایی ، القایشی 1. مرتبط با القاکنایی . 2. اشاره به القای ولتاژ از طریق القا کنایی متقابل 3. مرتبط با القای بار الکتریکی به وسیله ی القای الکتروستاتیکی . [الکترونیک]: القایی