input
licenseمعنی کلمه input
معنی واژه input
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | input | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɪnˌpʊt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɪnpʊt/ | ||
مترادفات | input signal | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی input | ||
پخش صوت |
درون گذاشت، پول بمیان نهاده، خرج، نیروی مصرف شده
[کامپیوتر]: ورودی اطلاعاتی که به کامپیوتر ارائه شده است . ارئه اطلاعات به کامپیوتر . ( توجه داشته باشید که واژه ی ورودی و خروجی ف همیشه از نطقه نظر کامپیوتر به کار می رود . ) داده ی ورودی ممکن است اعداد یا رشته های کاراکتری ( فهرستی از نامها ) باشد . کامپیوتر ورودی را از طریق یک دستگاه ورودی ، مانند صفحه کلید ، یا از یک دستگاه ذخیره ، مانند دیسک گردان دریافت می کند . [کامپیوتر]: دادن ورودی ،درونداد،ورودی
[الکترونیک]: ورودی 1. انرژی یا سیگنالی که به وسیله ی الکترونیکی داده می شود یا پایانه هایی که انرژی یا سیگنال به آن اعمال می شود. 2. داده هایی که باید توسط رایانه پردازش شود. 3. وارد کردن سیگنالها یا داده ها به رایانه یا سایر تجهیزات . [الکترونیک]: ورودی
[عمران و معماری]: ورودی [عمران و معماری]: در داده [عمران و معماری]: درون نهاده