institute
license
98
1667
100
معنی کلمه institute
معنی واژه institute
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | institute | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɪnstəˌtuːt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɪnstɪtjuːt/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی institute | ||
پخش صوت |
بنیاد نهادن، برقرار کردن، تاسیس کردن، موسسه،بنداد، بنگاه، بنیاد، انجمن، هیئت شورا، فرمان، اصل قانونی، مقررات