integrating circuit integrator
licenseمعنی کلمه integrating circuit integrator
معنی واژه integrating circuit integrator
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | integrating circuit integrator | ||
تعداد حروف | 28 | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی integrating circuit integrator | ||
پخش صوت |
[الکترونیک]: مدار آنتگرال گی ، مدار مجتمع مداری قیاسی که از سیگنال ورودی انتگرال می گیرد . این مدار در ساده ترین شکل خود از یک مقاومت ، خازن ، و کلید به صورت سری با منبع ولتاژ تشکیل می شود . با بسته شدن کلید ، جریان در مدار جاری می شود و سیگنال آنتگرال گیری شده به صورت ولتاژ خروجی در دو سر خازن اندازه گیری می شود .