interferometer
license
98
1667
100
معنی کلمه interferometer
معنی واژه interferometer
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | interferometer | ||
تعداد حروف | 14 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌɪntərfəˈrɑːmətər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌɪntərfəˈrɑːmətə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی interferometer | ||
پخش صوت |
(Noun) (دستگاه سنجش طول موج نور و فواصل بسیار کم و فراکافت طیف و غیره) پژولش سنج، همخلی سنج، تداخل سنج
[الکترونیک]: تداخل سنج وسیله ای برای اندازیه گیری فواصل بسیار کوچک از طریق تقسسیم و هدایت نور در مسیرهای جداگانه و سپس ترکیب دوباره ی آنها ، اختلاف طول مسیر به صورت الگوی تداخل نوری نمایش داده می شود یک کاربرد آن در اندازه گیری لایه های بسیار نازک است .
[عمران و معماری]: تداخل سنج