interrupt
licenseمعنی کلمه interrupt
معنی واژه interrupt
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | interrupt | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌɪntəˈrəpt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˌɪntəˈrʌpt/ | ||
مترادفات | disrupt, break up, cut off | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی interrupt | ||
پخش صوت |
گسیختن، حرف دیگری را قطع کردن، منقطع کردن
[کامپیوتر]: وقفه - دستورالعملی که به ریزپردازنده اعلام می کند که کار درحال انجام را کنار بگذارد و برنامه ی مشخصی را درخواست کند. پس از پایان اجرای برنامه ، پردازنده کار عادی خود را دنبال می کند. وقفه ها برای دو منظور اساسی به کار می روند: (1) حوادث سخت افزاری ، مانند فشار کلید یا دریافت کاراکتر که از مدخل سری جواب ر می گیرند. این حوادث را نمی توان نادیده گرفت ؛ داده ی ورودی را یا باید فوراً پردازش کرد و یا در محلی ذخیره نمود. (2) برنامه هایی که به وسیله ی سخت افزار یا سیستم عامل فراهم شده اند. در IBM PC ، اکثر سرویسهای DOSو BIOS به جای استفاده از دستورالعمل احضار یک برنامه ، از طریق وقفه ها چنین کاری را انجام می دهد. با این حال ، سرویسهای OS/2 و ویندوز به صورت برنامه های عادی احضار می شوند. دو روش اصلی ایجاد وقفه : 1) به وسیله ی دریافت سیگنال از بیرون ریزپردازنده ( وقفه ی سخت افزاری) 2) به وسیله ی اجزای یک دستورالعمل ماشین ( وقفه ی نرم افزاری) . [کامپیوتر]: وقفه ، توقف .
[الکترونیک]: وقفه قطع موقت کار عادی برنامه ی رایانه ای به وسیله ی مثلا ً یک سیگنال خاص .