invert

معنی: برگشتگی، برگردانی، بالعکس کردن، سو تعبیر، انحراف، سخن واژگون، قلب عبارت، معکوس کردن نسبت
[کامپیوتر]: تبدیل کردن ، وارونه کردن - 1 تبدیل یک تصویر به عکس نگاتیو ( منفی) خودش. این کار با جایگزینی سیاه با سفید و سفید با سیاه ، و تغییر رنگها و مکمل آنها انجام می شود. 2- ایجاد وارونه ی یک تصویر ( که کمتر به کار می رود) . برای شناخت مفاهیم دیگر ، نگاه کنید به inverter . [کامپیوتر]: وارون کردن .
[الکترونیک]: وارون ساختن تغییر دادن به حالت مخالف . [الکترونیک]: معکوس کردن
[عمران و معماری]: کفبند [عمران و معماری]: معکوس [عمران و معماری]: کفبندی [عمران و معماری]: آبگذر [عمران و معماری]: کف کانال

... ادامه

348 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی

معادل ابجد: 0

شمارگان هجا:

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

invert

معنی کلمه invert

معنی واژه invert

invert

اطلاعات بیشتر واژه

turn inside out or upside down

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

invert

معنی کلمه invert

معنی واژه invert

invert

اطلاعات بیشتر واژه

turn inside out or upside down

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

invert

invert

invert slope

invert soap

invert sugar

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری