irregular
license
98
1667
100
معنی کلمه irregular
معنی واژه irregular
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | irregular | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | (Noun), (Adjective) | ||
تلفظ آمریکایی | /ɪˈreɡjələr/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ɪˈreɡjʊlə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی irregular | ||
پخش صوت |
بی قاعده (در مورد فعل)، خلاف قاعده، بی رویه، غیرعادی، غیر معمولی، بی ترتیب، نا مرتب
[الکترونیک]: بی قاعده ، نامنظم