joint
licenseمعنی کلمه joint
معنی واژه joint
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | joint | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive), (Adjective) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˌdʒɔɪnt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /dʒoɪnt/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی joint | ||
پخش صوت |
درزه، بند گاه، بند، مفصل، پیوندگاه، زانویی، جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه، لولا، مشترک، توام،شرکتی، مشاع، شریک، متصل، کردن، خرد کردن، بند بندکردن، مساعی مشترک
[الکترونیک]: مفصل ، مشترک ، توام ، اتصال
[عمران و معماری]: اتصال [عمران و معماری]: درز [عمران و معماری]: گره [عمران و معماری]: مفصل [عمران و معماری]: بند [عمران و معماری]: پیوست [عمران و معماری]: درزگیر [عمران و معماری]: درزه