latency
licenseمعنی کلمه latency
معنی واژه latency
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | latency | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈleɪtənsi/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈleɪtnt/ | ||
مترادفات | reaction time, response time, latent period | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی latency | ||
پخش صوت |
(Noun) رکود، نهفتگی
(Noun) دوره عکس العمل، پنهانی، ناپیدایی، پوشیدگی، دوره کمون، مرحله پنهانی
[کامپیوتر]: نهفتگی ، رکود ، زمان بیکاری ، تاخیر .
[الکترونیک]: کمون ؛ نهانی زمان لازم برای تحویل اطلاعات از حافظه به رایانه ی رقمی . این زمان در دیسک مغناطیسی برابر با مدتی است که طول می کشد تا محل ذخیره ی مورد نظر در زیر هد خواندن قرار گیرد . در سیستم ذخیره ی سری ، زمان نهایی برابر با زمان دستیابی منهای زمان کلمه است.