length

معنی: (Noun) درازا، طول
(Noun) درازا، طول، قد، درجه، مدت
[کامپیوتر]: درازا ، طول .
[الکترونیک]: طول ، درازا 1. آن تعداد از واحد های داده ، معمولا رقم یا نویسه ، که به صورت همزمان در رایان قابل ذخیره یا پردازش است . 2. تاخیر زمانی داده ها در هنگام ارسال که معمولاً بر حسب میرو ثانیه بیان می شود . بنابر این طول یک خط تاخیر بر حسب میکرو ثانیه بیان می شود . بنابر این طول یک خط تاخیر بر حسب میکرو ثانیه بر آورد می شود . [الکترونیک]: طول
[عمران و معماری]: طول

... ادامه

356 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی

معادل ابجد: 0

شمارگان هجا:

size of the gap between two places; "the distance from New York to Chicago"; "he determined the length of the shortest line segment joining the two points"

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

length

معنی کلمه length

معنی واژه length

length

اطلاعات بیشتر واژه

size of the gap between two places; "the distance from New York to Chicago"; "he determined the length of the shortest line segment joining the two points"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

length

معنی کلمه length

معنی واژه length

length

اطلاعات بیشتر واژه

size of the gap between two places; "the distance from New York to Chicago"; "he determined the length of the shortest line segment joining the two points"

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

line - length ( loop length) compensation

at length

net length

length of dam

length

length

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری