جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: بار، کوله بار، فشار، مسئولیت، بارالکتریکی، عمل پرکردن تفنگ باگلوله، عملکرد ماشین یا دستگاه، بارکردن، پر کردن، گرانبارکردن، سنگین کردن، فیلم(دردوربین) گذاشتن، بار گیری شدن، بار زدن، تفنگ یاسلاحی را پر کردن بار کردن، بار [کامپیوتر]: بارگذاری ، بار - انتقال اطلاعات از یک دیسک یا دستگاه بیرونی دیگر به درون حافظه ی کامپیوتر. [کامپیوتر]: بار منتقل کردن به حافظه ، بار کردن ، لود کردن . [کامپیوتر]: فرمانی انتقال اطلاعات از حافظه جانبی به حافظه اصلی [الکترونیک]: بار ، بارکردن 1. وسیله ای که سیگنال مفید خروجی یک تقویت کننده ، نوسان ساز ، یا منابع سیگنال دیگر را دریافت می کند . 2. وسیله ای که انرژِ الکتریکی را مصرف می کند . 3. مقدار توان الکتریکی که از خط تغذیه ، مولد یا سایر منابع توان کشیده می شود . 4. ماده ای که باید توسط کوره ی القایی یا دی الکتریکی گرم شود . 5 . وراد کردن اطلاعات به ثباتها یا حافظه های رایانه 6. قرار دادن نوار ، کارتریج ، دیسک ف یا سایر وسایل ذخیره کننده ر دستگاهی که داده های ذخیره شده یا محتوای صدا و تصویر آن را استخراج می کند . [الکترونیک]: بار [عمران و معماری]: بار [عمران و معماری]: بارگذاشتن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر