loading
license
98
1667
100
معنی کلمه loading
معنی واژه loading
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| واژه | loading | ||
| تعداد حروف | 7 | ||
| نوع | n | ||
| تلفظ آمریکایی | /ˈloʊdɪŋ/ | ||
| تلفظ انگلیسی | /ˈləʊdɪŋ/ | ||
| مترادفات | cargo, lading, freight, load, payload, shipment, consignment | ||
| منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
| نمایش تصویر | معنی loading | ||
| پخش صوت | |||
(Noun) بارگیری، بار، محموله، امیختن مواد خارجی به شراب
(Noun) بارکنش
[الکترونیک]: بارگذاری افزودن القاکنایی به خط انتقال به منظور بهبود مشخصه ی آن در باند بسامدی معین . [الکترونیک]: بار گذاری
[عمران و معماری]: بارگذاری [عمران و معماری]: بارگیری
