loss

معنی: (Noun) زیان، اتلاف، تلفات، فقدان
(Noun) باخت، زیان، ضرر، خسارت، گمراهی، فقدان، اتلاف(درجمع) تلفات، ضایعات، خسارات
[الکترونیک]: تلفات 1. توانی که درقطعه یا سیستم بدون انجام کا مفید ، تلف می شود . 2. transmission loss [الکترونیک]: افت ، تلف
[عمران و معماری]: افت [عمران و معماری]: اتلاف [عمران و معماری]: تلف [عمران و معماری]: زیان [عمران و معماری]: هدر [عمران و معماری]: زوال [عمران و معماری]: کاهش [عمران و معماری]: سقوط [عمران و معماری]: گریز [عمران و معماری]: هدررفتگی

... ادامه

409 | 0

نمایش تصویر

اطلاعات بیشتر واژه

آواشناسی:

منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی

معادل ابجد: 0

شمارگان هجا:

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

loss

معنی کلمه loss

معنی واژه loss

loss

اطلاعات بیشتر واژه

the disadvantage that results from losing something; "his loss of credibility led to his resignation"; "losing him is no great deprivation"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری

فرم ورود

آدرس بخش انتخاب شده

رویداد ها - امتیازات

زیر مجموعه ها

سوالات متداول

loss

معنی کلمه loss

معنی واژه loss

loss

اطلاعات بیشتر واژه

the disadvantage that results from losing something; "his loss of credibility led to his resignation"; "losing him is no great deprivation"

500 کاراکتر باقی مانده

مطالب مرتبط

translation loss ;playback loss

copper loss , IR loss

zero loss

no loss

net loss

loss

جعبه لام تا کام

تبلیغات توضیحی

تبلیغات موضوعی

تبلیغات تصویری