magnet
licenseمعنی کلمه magnet
معنی واژه magnet
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | magnet | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈmæɡnət/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈmæɡnɪt/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی magnet | ||
پخش صوت |
(Noun) مغناطیس، اهن ربا
(Noun) اهن ربا، مغناطیس، جذب کردن
[الکترونیک]: آهنربا جسمی که در اطراف خود میدان مغناطیسی ایجاد می کند . این جسم خاصیت جذب اجاسم مغناطیسی دیگر ف مانند آهن و جذب یا دفع آهنرباهای دیگر را دارد . آهنربای دائمی ، میدان مغناطیسی دایمی ایجاد می ند . در حالی که آهنربای الکتریکی تنها در هنگحام عبور جریان الکتریکی از سیسم پیچهای آن ف خاصیت مغناطیسی نشان می دهد . [الکترونیک]: مغناظیس ، آهن ربا