mass
licenseمعنی کلمه mass
معنی واژه mass
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | mass | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈmæs/ | ||
تلفظ انگلیسی | /mæs/ | ||
مترادفات | multitude, masses, hoi polloi, people | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی mass | ||
پخش صوت |
انبوه، توده، جرم
مراسم عشا ربانی، توده، کپه، گروه، جمع، جرم، حجم،قسمت عمده، جمعاوری کردن، توده مردم
[الکترونیک]: جرم کمیت مقدار ماده در جسم ، جرم ، اندازه ی اختی است و مقاومت جسم را در برابر شتاب به طول مستقل از نیروی گرانش تعیین می کند ، در حلی که وزن نیرویی است که به وسیله جسم تحت تاثیر گرانش در مکان خاص اعمال می شود . [الکترونیک]: جرم
[عمران و معماری]: جرم [عمران و معماری]: توده [عمران و معماری]: انبوه