license
98
1667
100
معنی کلمه memory
معنی واژه memory
معنی:
(Noun) حافظه
(Noun) حافظه، خاطره، یاد، یادگار، یاد بود
[کامپیوتر]: حافظه فضایی در درون کامپیوتر که اطلاعات در ان ذخیره می شود . اکثر ریز کامپیوترها مقدار کوچکی از حافظه فقط خواندنی ( ROM ) دارند که دارای برنامه های راه اندازی کامپیوتر هنگام روشن شدن است . آنها همچنین یک حافظه ی بزرگتر به نام ( حافظه قابل دسترس اتفاقی ) ( RAM ) دارند که برنامه ها و داده های کاربران در آن قرار می گیرند . هنگام خاموش شدن کامپیوتر ، به استثنای ROM ، اطلاعات درون آن پاک می شود . اگز قرار است اطلاعات حفظ شود . باید آن را روی دیسک یا نوار مغناطیسی ذخیره کرد . میزان حافظه ی مورد نیاز را نرم افزاری مشخص می کند که قرار است اجرا شود . در آغاز دههی 80 میلادی مقدار 64K حافظه RAM مقداری معمولی بود . به تدریج این مقدار افزایش یافت ، و در پایان دهه ی 80، 640K کمترین مقدار لازم برای کامپیوترهای تجاری تلقی می شد . در سالهای 90 نیز مقادیر حافظه ی 4 MB و BMB به کارذ می رفت . امروزه کامپیوترهایی که ویندوز یا OS/2 را اجرا می کنند . حداقل نیاز به BMB حافظه ی RAM دارند . نگاه کنیدبه EXTENDED memory , expanded memory . FPM, EDO , DRAM , SIMM , MS-DOS . [کامپیوتر]: حافظه
[الکترونیک]: حافظه قطعه ای که اطلاعات را به شکل الکتریکی ، مغناطیسی یا نوری ضبط می کند . در کامپیوتر ها ، حافظه ها فقط داده های باینری را میپذیرند و نگه می دارند . قطعات بارتزویج شده ( ccd) حافظه های مغناطیسی حبابی ( mbm ) حافظه های با دستیابی تصادفی ( ram ) حافظه های فقط خواندنی ( rom ) دیسکهای لغزان و دیسکهای سخت وینچستر ، از انواع حافظه هستند . [الکترونیک]: حافظه
آواشناسی:
منبع:
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد:
0
شمارگان هجا:
دیکشنری انگلیسی به فارسی something that is remembered; "search as he would, the memory was lost"
جعبه لام تا کام
وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.
تبلیغات توضیحی
عرشیان از کجا شروع کنم ؟تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر
تبلیغات تصویری