meter
licenseمعنی کلمه meter
معنی واژه meter
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | meter | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈmiːtər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈmiːtə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی meter | ||
پخش صوت |
( metre ) اندازه، وسیله اندازه گیری، مقیاس، میزان،کنتور، مصرف سنج، وزن شعر، نظم، سجع وقافیه، متر،با متر اندازه گیری کردن، سنجیدن، اندازه گیری کردن، بصورت مسجع ومقفی در اوردن
متر، اندازه گیر، سنجنده
[کامپیوتر]: متر .
[الکترونیک]: سنجه ؛متر 1. دستگاهی که مقادیر کمیت مورد نظر را اندازه گیری می کند. واژه سنجه معمولاً برای ابزار نشانگر تنها، مانند ولت سنج یا اهم سنج به کار برده می شود . 2. [m] واحد اصلی طول در سیستم متریک و معادل با 39/37 اینچ یا 3/28 فوت یک متر برابر 100 سانتیمتر یا میلی متر است . در سال 1960 متر به صورت 1650763/73 طول موج خط نارنجی _قرمز کریپتون 86 تعریف شد . [الکترونیک]: سنجه ، اندازه گیر