minor
license
98
1667
100
معنی کلمه minor
معنی واژه minor
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | minor | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - intransitive), (Adjective), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈmaɪnər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈmaɪnə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی minor | ||
پخش صوت |
کهاد، خرد، صغیر
کمتر، کوچکتر، پایین رتبه، خردسال، اصغر، شخص نابالغ، محزون، رشته فرعی، کهاد، صغری، در رشته ثانوی یا فرعی تحصیل کردن، کماد
[الکترونیک]: کهاد ، کوچک
[عمران و معماری]: مینور [عمران و معماری]: کهتر [عمران و معماری]: فرعی [عمران و معماری]: کوچکتر [عمران و معماری]: جزئی