mode
licenseمعنی کلمه mode
معنی واژه mode
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | mode | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /moʊd/ | ||
تلفظ انگلیسی | /məʊd/ | ||
مترادفات | manner, style, way, fashion | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی mode | ||
پخش صوت |
(Noun) باب، وجه
(Noun) رسم، سبک، اسلوب، طرز، طریقه، مد، وجه
[کامپیوتر]: حالت حالتی که قطعه ای از سخت افزار یا نرم افزار در آن قرار دارد و نحوه ی استفاده از آن را تعریف می کند . مثال ض ریز پردازنده ی 386 را می توان در ( حالت واقعی ) برای اجرای dos یا ( حالت حفاظت شده ) ( برای اجرای windows ) به کار برد . [کامپیوتر]: وضعیت ، حالت ، باب ، وجه . [کامپیوتر]: فرمان MODE .
[الکترونیک]: حالت 1. وضعیت سیستم ارتعاش کننده که متناظر با الگوی میدان و یکی از بسامد های تشدید ممکن سیستم است . سه حالت معمول ارتعاش در یک صفحه کوارتزی عبارت اند از کششی ، پیچشی و حالتهای اشتراکی 2. شکلی از انتشار امواج هدایت شده که با یک الگوی میدان خاص در صفحه ای عمود بر جهت انتشار مشخص می شود . الکوی میدان مستقل در طول محور موجبر مستقل از موقعیت مکانی است . در موجبرهای تک رسانایی الگوی میدان یک حالت انتشار خاص نیز مستقل از بسامد است . حالت TE الکتریکی عرضی و حالت TM مغناطیسی عرضی است . 3. یکی از چندین روش مختلف عملکرد سیستم یا قطعه . [الکترونیک]: وجه ، روش ، نوع ، مود
[عمران و معماری]: نما [عمران و معماری]: حالت [عمران و معماری]: مد