model
licenseمعنی کلمه model
معنی واژه model
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | model | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈmɑːdl̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈmɒdl̩/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی model | ||
پخش صوت |
نمونه، مدل، مدل سازی
مدل، نمونه، سرمشق، قالب، طرح، نقشه، طرح ریختن،ساختن، شکل دادن، مطابق مدل معینی در اوردن، نمونه قرار دادن
[کامپیوتر]: مدل ، نمونه .
[الکترونیک]: مرجع ، الگو ، مدل
[عمران و معماری]: مدل [عمران و معماری]: نمونه