monitor
licenseمعنی کلمه monitor
معنی واژه monitor
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | monitor | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈmɑːnətər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈmɒnɪtə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی monitor | ||
پخش صوت |
صفحه نمایشگر کامپیوتر ،اگاهی دهنده، انگیزنده، گوشیار، (در رادیو) به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن، مبصر
مبصر، دیده بانی کردن
[کامپیوتر]: مانیتور ، صفحه نمایش ، ظاهر 1. برنامه ی کامپیوتری که فعالیت سایر برنامه ها را نظارت می کند . 2. دستگاهی شبیه به مجموعه تلویزیون که علائم ویدیویی را از کامپیوتر گرفته و اطلاعات را بر روی صفحه ی خود نشان می دهد . هر پیشرفتی در ویدیوی کامپیوتری نیاز به نوع جدیدی مانیتور دارد . مثلاً super VGA نیاز به مانیتوری دارد که بتواند از نرخهای اسکن بیشتری نسبت یه کارتهای معمولی VGA استفادهکند به همین دلیل ، نوع کاملاً متفاوتی از مانیتور را لازم دارد که عمدتاض توسط کامپیئترهای pc به کار می رفت. برخی از انواع مانیتورهایی که با کامپیوترها به کار میرفتند عبارتند از : مانیتورهای شبیه تلویزیون composite video ، مانیتورهای تک رنگ ( موتوکروم ) TTL که تصویر را بسیار واضح ارائه داده و سیگنالهای ولتاژی مدارهای مجتمع TTL را قبول می کنند . مانیتورهای رنگی RGB که سیگنالهای دیجیتالی را برای قرمز، سبز و آبی ، بر روی سیمهای جداگانه ای می پذیرند . مانیتورهای رنگی آنالوککه با ترکیب رنگهای قرمز ، سبز ، آبی در آنها تعداد بیشتری از رنگهای به وجود می اید . مانیتورهای multisync که وقتی در حالتهای ویدیویی گوناگونی قرار دارند . می توانند با نرخهای متفاوتی صفحه را اسکن کنند . نگاه کنید به dot pitch , supper VGA , VGA, eyeglasses for computer users , modes ( BM pc , video. [کامپیوتر]: صفحه نمایش ، دیده بانی کردن ، مبصر نمایشگر ، مونیتور ، صفحه نمایش تصویر یک برنامه کنترلی .
[الکترونیک]: نمایشگر ، ناظر 1. ابزاری که به طور پیوسته یا با فاصله های زمانی شرایطی را اندازه گیری می کند که باید در حدود از پیش تعریف دشه ای نگه داشته شود . مانند تصویرهای بر داشته شده با دوربین تلویزیونی ف صدای برداشته شده با میکروفون در استودیو رادیو یا تلویزیون ، کمیت متغیری در سیستم کنترل فرایند خودکار ، ارسال یک کانال یا باند مخابراتی یا موقعیت هوا پیما در حال پرواز . 2. آنکه نمایشگر را می بیند . [الکترونیک]: ناظر ، دستگاه نمایش و نظارت ، صفحه نمایش رایانه