جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

nail

معنی:
362 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
n. - the horny scale of plate of epidermis at the end of the fingers and toes of man and many apes.
n. - The basal thickened portion of the anterior wings of certain hemiptera.
n. - The terminal horny plate on the beak of ducks, and other allied birds.
n. - A slender, pointed piece of metal, usually with a head, used for fastening pieces of wood or other material together, by being driven into or through them.
a. - A measure of length, being two inches and a quarter, or the sixteenth of a yard.
n. - To fasten with a nail or nails; to close up or secure by means of nails; as, to nail boards to the beams.
n. - To stud or boss with nails, or as with nails.
n. - To fasten, as with a nail; to bind or hold, as to a bargain or to acquiescence in an argument or assertion; hence, to catch; to trap.
n. - To spike, as a cannon.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری