operator
licenseمعنی کلمه operator
معنی واژه operator
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | operator | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɑːpəˌretər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɒpəreɪtə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی operator | ||
پخش صوت |
(Noun) متصدی، عمگر
(Noun) گرداننده، عمل کننده، تلفن چی
[کامپیوتر]: اپراتور ، عملگر ، متصدی .
[الکترونیک]: متصدی ، عملگر 1. کسی که عمل کردن ، تنظیم کردن و نگهداری قسمتی از تجهیزاتی مانند کامپیوتر یا فرستنده وظزقه اوست . 2. نمادی که نشان دهنده ی عملیات ریاضی است . [الکترونیک]: کاربر ، عملگر ، متصدی
[عمران و معماری]: عمل کننده [عمران و معماری]: اپراتور [عمران و معماری]: عامل [عمران و معماری]: عملگر