orbit
licenseمعنی کلمه orbit
معنی واژه orbit
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | orbit | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Adverb), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɔːrbət/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɔːbɪt/ | ||
مترادفات | electron orbit | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی orbit | ||
پخش صوت |
حدقه، مدار، فلک، مسیر، دور، حدود فعالیت، قلمرو،بدور مداری گشتن، دایره وار حرکت کردن
مدار، مسیر دوران، دور زدن
[الکترونیک]: مدار گردش ؛ گردش 1. مسیری که جسمی در گردش به دور جسم دیگر مشخص می کند ، مانند مسیر ماهواره های ساخت بشر به دور زمین . 2. گشتن به دور جسم دیگر . [الکترونیک]: مدار گردش