ordered
license
98
1667
100
معنی کلمه ordered
معنی واژه ordered
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | ordered | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | s | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɔːrdərd/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɔːdəd/ | ||
مترادفات | orderly, regulated | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی ordered | ||
پخش صوت |
فرموده، منظم، مرتب، دارای نظم و ترتیب
مرتب، سفارش داده شده فرموده، منظم، مرتب، دارای نظم و ترتیب
مرتب، سفارش داده شده