organized
license
98
1667
100
معنی کلمه organized
معنی واژه organized
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | organized | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | (Verb - use participle), (Adverb) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɔːrɡəˌnaɪzd/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɔːɡənaɪzd/ | ||
مترادفات | organised, unionized, unionised | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی organized | ||
پخش صوت |
سازمان یافته، متشکل سازمان یافته، متشکل سازمان یافته، متشکل سازمان یافته، متشکل