oscillator
licenseمعنی کلمه oscillator
معنی واژه oscillator
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | oscillator | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈɑːsəˌletər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈɒsɪleɪtə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی oscillator | ||
پخش صوت |
(Noun) دستگاه تولید برق نوسانی در رادیو، ارتعاش سنج،نوسان کننده
(Noun) نوسانگر، نوسان ساز
[الکترونیک]: نوسان ساز 1. مداری که جریان متناوبی با بسامد تعیین شده به وسیله مقادیر اجزای آن تولید میکند. نوسانها با استفاده از پسخورد مثبت در لامپ الکترونی ، ترانزیستور ، تقویت کننده مغناطیسی یاقطعه تقویت کننده دیگر ایجاد می شود . نوسانها با دریافت توان از باتری یا منبع توان دیگر پایدار نگهداشته می شود . برای رسیدن به مشخصه های بسامدی پایدار ، مدار باید شامل یک بلور ، تیغه تنظیم ؛ یا منبع اصلی نامتغیری از ارتعاش باشد . 2. طبقه ای از گیرنده سوپرهترودین که سیگنال RF رابا بسامد صحیح برای مخلوط شدن با سیگنال ورودی و تولید مقدار IF گیرنده تولید میکند . 3. طبقه ای از فرستنده که بسامد حامل ایستگاه یا کسری از بسامد حامل را تولید می کند. [الکترونیک]: نوسان ساز
[عمران و معماری]: نوسان کننده [عمران و معماری]: نوسانگر