averaging
license
98
1667
100
معنی کلمه averaging
معنی واژه averaging
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | averaging | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی averaging | ||
پخش صوت |
[الکترونیک]: میانگین گیری روشی برای بهبود دقت اندازه گیری یک کمیت معین از طریق میانگین گیری از چند مقدار اندازه گیری شده . عیب عمده ی آن ، احتمال هموار کردن اختلالات واقعی کمیت متغیر همراه با نوسانات مربوط به نویز و سایر عوامل است .