جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

patch

معنی: تکه، وصله، مشمع روی زخم، قطعه زمین، جالیز، مدت،زمان معین، وصله ناجور، وصله کردن، وصله دوزی کردن،تعمیر کردن، بهم جور کردن
وصله، وصله کردن، سرهم کردن
[کامپیوتر]: وصله ، سرهم بندی - تصحیح قطعه ی ناقص از نرم افزار به وسیله ی اصلاح یک یا چند فایلی که قطعه مذکور در آنها مقیم است.
[الکترونیک]: اتصال موقت 1. اتصال موقت بین فیشها یا پایانه های دیگر روی برد اتصال موقت 2. بخشی از رمز گذاری وارد شده به روال کامپیوتری برای تصحیح خلا یا روال قدیمی .
[عمران و معماری]: وصله [عمران و معماری]: قطعه
... ادامه
342 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع: دیکشنری انگلیسی به فارسی
معادل ابجد: 0
شمارگان هجا:
provide with a patch; also used metaphorically; "The field was patched with snow"

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری