peer
license
98
1667
100
معنی کلمه peer
معنی واژه peer
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | peer | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - intransitive), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈpɪr/ | ||
تلفظ انگلیسی | /pɪə/ | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی peer | ||
پخش صوت |
همتا، جفت، قرین، همشان، عضو مجلس اعیان، صاحب لقباشرافی، رفیق، برابر کردن، هم درجه کردن، بدرجهاشرافی (مثل کنت وغیره) رسیدن، برابر بودن با،بدقتنگریستن، باریک شدن، نمایان شدن، بنظررسیدن، همال
[الکترونیک]: همکار ، نظیر