جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
مجله موفقیت عرشیانی ها رو بخون و نظربده تا تو هم برنده بشی لینک ثبت نام


0
0
233
اطلاعات بیشتر واژه
واژه plain
تعداد حروف 5
منبع دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش تصویر plain
پخش صوت

در حال حاضر برای این واژه هیچ معنی ثبت نشده است. در صورت داشتن معنی پیشنهادی برای این واژه، لطفا آن را از طریق فرم تماس با ما به اشتراک بگذارید.

v. i. - To lament; to bewail; to complain.
v. t. - To lament; to mourn over; as, to plain a loss.
superl. - Without elevations or depressions; flat; level; smooth; even. See Plane.
superl. - Open; clear; unencumbered; equal; fair.
superl. - Not intricate or difficult; evident; manifest; obvious; clear; unmistakable.
superl. - Void of extraneous beauty or ornament; without conspicious embellishment; not rich; simple.
superl. - Not highly cultivated; unsophisticated; free from show or pretension; simple; natural; homely; common.
superl. - Free from affectation or disguise; candid; sincere; artless; honest; frank.
superl. - Not luxurious; not highly seasoned; simple; as, plain food.
superl. - Without beauty; not handsome; homely; as, a plain woman.
superl. - Not variegated, dyed, or figured; as, plain muslin.
superl. - Not much varied by modulations; as, a plain tune.
adv. - In a plain manner; plainly.
a. - Level land; usually, an open field or a broad stretch of land with an even surface, or a surface little varied by inequalities; as, the plain of Jordan; the American plains, or prairies.
a. - A field of battle.
v. - To plane or level; to make plain or even on the surface.
v. - To make plain or manifest; to explain.

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی