planar
license
98
1667
100
معنی کلمه planar
معنی واژه planar
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | planar | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | a | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈpleɪnər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈpleɪnə/ | ||
مترادفات | two dimensional | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی planar | ||
پخش صوت |
(Adjective) سطحی، مسطح، دو وجهی
[کامپیوتر]: مسطح 1. ( صفت ) مسطح . مثلاً ترانزیستورهای مسطح از تکه های مسطح سیلیکان ساخته شده اند . 2. ( صفت ) بر روی برد مادر کامپیوتر قرار گرفته ( مثلاً ram مسطح ) . 3. ( اسم ) برد مادر . نگاه کنید به motherboard بر خلاف riser . daughterboard .
[الکترونیک]: صفحه ای ، مسطح