plasma
licenseمعنی کلمه plasma
معنی واژه plasma
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | plasma | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | n | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈplæzmə/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈplæzmə/ | ||
مترادفات | plasm | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی plasma | ||
پخش صوت |
(Noun) ( plasm ) (کالبد شناسی) پلاسما، قسمت ابکی خون، خونابه
[کامپیوتر]: پلاسما گازی یونیزه شده و درخشان . نگاه کنید به gas plasma display .
[الکترونیک]: پلاسما هر نوع مخلوطی از ذرات که شامل تعداد برابری از ذرات مثبت و منفی همراه با ذرات خنثی است به طوری که مخلوط الکتریکی خنثی باشد . این واژه معمولاً برای گازی به کار می رود که برای رسانا بودن به اندازه کافی یونیده شده استو تحت تأثیر میدانهای مغناطیسی قرار دارد. پلاسمای حقیقی که به طور کامل یونیزه شده است و هیچ ذره خنثی ندارد ، در دماهای بالاتر از 20000 درجه K ایجاد می شود. در جامدات پلاسما می تواند به صورت الکترونها و دهنده های دارای بار مثبت یا حفره ها و پذیرنده های دارای بار منفی وجود داشته باشد . [الکترونیک]: پلاسما