point
licenseمعنی کلمه point
معنی واژه point
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | point | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - use participle), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Adverb), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈpɔɪnt/ | ||
تلفظ انگلیسی | /poɪnt/ | ||
مترادفات | distributor point, breaker point | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی point | ||
پخش صوت |
نوک، سر، نقطه، نکته، ماده، اصل، موضوع، جهت، درجه،امتیاز بازی، نمره درس، پوان، هدف، مسیر، مرحله،قله، پایان، تیزکردن، گوشه دارکردن، نوکدار کردن،نوک گذاشتن (به)، خاطر نشان کردن، نشان دادن، متوجه ساختن، نقطه گذاری کردن
نقطه، ممیز، اشاره کردن
[کامپیوتر]: نقطه - واحدی از سنجش تایپی ، و برابر با 1 بر روی 72 اینچ . ارتفاع تایپ معمولاً به نقاط بیان می شود. با این جال ، این سنجشی برای اندازه ی حروف نیست ، بلوکهای چوبی که روی آنها حروف فلزی برای چاپ نصب می شوند ، با این واحد مورد سنجش قرار می گیرند . لازمه ی این واحد سنجش ، وجود فضای خالی در بالای بلندترین حروف بزرگ و در زیر حروف کوچک است. از این رو ، شکلهای مختلف حروف با اندازه ی نقطه ای یکسان ، ممکن است از نظر اندازه ی تفاوت داشته باشند. تا به امروز ، حتی اشکال حرفی دیجیتایز شده ، ویژگی خاص خود را نشان می دهند. تمایل به حفظ به طرحهای اصلی موجب شده است که اندازه ی تایپ ، نظم خاصی به خود نگیرد. [کامپیوتر]: پوینت ؛ نقطه
[الکترونیک]: نقطه