pole
licenseمعنی کلمه pole
معنی واژه pole
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | pole | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /poʊl/ | ||
تلفظ انگلیسی | /pəʊl/ | ||
مترادفات | punt | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی pole | ||
پخش صوت |
قطب
دسته بلند چیزی، تیر چراغ برق، قطب دار کردن،تیردار کردن، با تیر یا دیرک محکم کردن، (با حرف بزرگ) لهستانی، قطب
[الکترونیک]: قطب؛پل 1. ناحیه ای در آهنربا که قطبیت دارد: قطب شمال یا قطب جنوب . 2. پایه خروجی کلید ؛ کلید دو پل؛ دو پایه خروجی دارد . 3. ریشه های عبارت چند جمله ای در مخرج تابع انتفال فیلتر ؛هرچه تعداد قطبها بیشتر باشد ،پیچیدگی مدار بیشتر و افت آن تیز تر می شود. [الکترونیک]: قطب
[عمران و معماری]: قطب [عمران و معماری]: دیرک [عمران و معماری]: میله