position
licenseمعنی کلمه position
معنی واژه position
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | position | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive) | ||
تلفظ آمریکایی | /pəˈzɪʃn̩/ | ||
تلفظ انگلیسی | /pəˈzɪʃn̩/ | ||
مترادفات | post, berth, office, spot, billet, place, situation | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی position | ||
پخش صوت |
موقعیت، وضع، وضعیت، موضع، نهش، شغل، مقام یافتن،سمت، منصب، قراردادن یاگرفتن
موقعیت، موضع، مرتبه، مقام، جایگاه
[الکترونیک]: وضعیت ، مکان
[عمران و معماری]: جایگاه