power
licenseمعنی کلمه power
معنی واژه power
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | power | ||
تعداد حروف | 5 | ||
نوع | (Noun), (Verb - transitive), (Verb - intransitive), (Indefinite Article) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈpaʊər/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈpaʊə/ | ||
مترادفات | ability | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی power | ||
پخش صوت |
قدرت، توان، برق
زور، قدرت، برتری، توان، نیرو، اقتدار، سلطه نیروی برق، قدرت دید ذره بین، نیرو بخشیدن به، نیرومندکردن، زور بکار بردن
[کامپیوتر]: توان
[الکترونیک]: توان 1. سرعت زمانی انجام کار یا سرعتی که کار با آن انجام می شود . 2. ( P ) سرعتی که انرژِِ ی الکترزیکی با آن از قطعه ای گرفته یا به آن داده می شود و بر حسب توان اندازه گیری می شود . توان کمیت معینی است در حالی که سطح کمیت نسبی است . 3. نتیجه به دست آمده از ضرب عدد در خودش به تعداد دفعات مشخص . به این ترتیب 125 توان سوم 5 است . [الکترونیک]: توان ، قدرت
[عمران و معماری]: توان [عمران و معماری]: قدرت