primitive
licenseمعنی کلمه primitive
معنی واژه primitive
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
واژه | primitive | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | (Noun), (Adjective) | ||
تلفظ آمریکایی | /ˈprɪmətɪv/ | ||
تلفظ انگلیسی | /ˈprɪmɪtɪv/ | ||
مترادفات | primitive person | ||
منبع | دیکشنری انگلیسی به فارسی | ||
نمایش تصویر | معنی primitive | ||
پخش صوت |
پیشین، قدیم، بدوی، انسان اولیه
بدوی، اولیه، اصلی
[کامپیوتر]: عنصر اولیه ، ابتدایی - عنصر یا مفهوم مبنایی کهعنصار یا مفاهیم بزرگتر از آن شکل می گیرند. مثلاً در زبانهای برنامه نویسی مانندForth و Lisp ، ساختن جمله هایی اختصاصی از طریق تعریف آنها بر حسب مفاهیم اولیه ی زبان برای کاربران امکان پذیر است. [کامپیوتر]: ابتدائی،اصلی ،اولیه
[الکترونیک]: اولیه